English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5285 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delay line U خط تاخیری
delay line U خط تاخیر
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
mercury delay line U داده خوانده می شد
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
mercury delay line U خط تاخیری جیوهای
electromagnetic delay line U خط تاخیر الکترومغناطیسی
delay line register U ثبات با خط تاخیری
magnetic delay line U خط تاخیر مغناطیسی
artificial delay line U خط تاخیر
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
acoustic delay line U خط تاخیر دهنده صوتی
off line storage U حافظه برون خطی
on line storage U حافظه درون خطی
delay U عملیات تاخیری
delay U دیرکرد
delay U به تاخیر انداختن
delay U تاخیر
delay U به تاخیر افتادن تاخیرکردن
delay U بتاخیرانداختن تعلل
delay U درنگ
to delay U به تعویق انداختن
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
to delay U عقب انداختن [زمان]
delay U خیری ایجاد کردن در چیزی
delay U مدت زمانی که چیزی دیرتر از برنامه ریزی انجام شود
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay U خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delay U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
non delay U بدون تاخیر
non delay U ماسوره بی تاخیر
delay time U زمان تاخیر
delay arming U مکانیسم تاخیری
delay arming U مسلح کننده تاخیری
ignition delay U تاخیر اختراق
propagation delay U تاخیر پخش
external delay U تاخیر خارجی
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
height delay U زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
to delay the proceedings U به تأخیر انداختن دادرسی
It was not worth all that delay . U به اینهمه معطلی نمی ارزید
delay distortion U اعوجاج تاخیری
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
delay position U موضع تاخیری
fuze delay U ماسوره تاخیری
delay fuze U ماسوره تاخیری
delay equalizer U متعادل کننده تاخیری
delay equalizer U برابر کننده تاخیر
delay en route U تاخیر در حین راه
delay element U عنصر تاخیری
propagation delay U تاخیر انتشار
delay allowance U زمان تقسیم
delay action U عمل تاخیری
delay action U عملیات تاخیری
arming delay U تاخیر در مسلح شدن
interest for delay U بهره دیرکرد
magnetic delay U تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
coding delay U تاخیر زمانی مربوط به کشف رمز و پیام
rotational delay U تاخیر چرخشی
delay circuit U مدار تاخیر
delay en route U تاخیر درحین حرکت در مسیر
waiting delay U تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
seek delay U تاخیر پیگردی
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
delay action fuse U فیوز تاخیری
delay zction firing U عمل احتراق با تاخیر
delay zction firing U دیرسوزی
delay action voltage U ولتاژ تاخیری
time delay device U دستگاه تاخیردار
time delay relay U رله تاخیری
line to line fault U تماس خطوط
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line spacing U فاصله سطور
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
line by line milling U فرز کردن سطری
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
storage U نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage U ذخیره کردن ذخیره
storage U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage U هر رسانه ذخیره سازی داده
storage U وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage U حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage U مشابه 9641
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage U دیسک برای ذخیره داده
storage U چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage U ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage U مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage U ذخیره سازی
storage U فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage U فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage U می نیست
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage U انباره
storage U انبارش
storage U ذخیره سازی انبار کالا
storage U ذخیره کردن
storage U مخزن
storage U انبار کردن
storage U انبار
storage U هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage U بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage U نگهداری
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage U اندوزش
storage U خزانه
storage U تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
storage cycle U چرخه انباره
storage cycle U سیکل انباره
storage device U دستگاه انبارش
storage device U دستگاه ذخیره
buffer storage U انباره میانگیر
storage device U دستگاه ذخیره سازی
storage cell U سلول انباره
gas storage U مخزن بنزین
backing storage U انباره پشتیبان
storage costs U هزینههای انبارداری
storage compaction U فشردگی انباره
storage bunker U انبار
storage bunker U دخیره
scenery storage U چشماندازانبار
storage capacity U گنجایش انباره
storage capacity U فرفیت انباره
storage cell U یاخته انباره
storage cell U پیل باتری
storage circuit U مدار ذخیره
storage device U دستگاه انباره
storage dump U روبرداری حافظه
storage location U مکان انباره محل انباره
storage location U موقعیت انباره
bulk storage U انباره پر گنجایش
bulk storage U انباره پرگنجایش
storage map U نقشه حافظه
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
carryover storage U ذخیره سالیان
capacitor storage U حافظه خازنی
caged storage U انبار کردن به طریقه محصور
storage location U مکان ذخیره
storage location U مکان انباره
buffer storage U حافظه میانگیر
storage fragmentation U تکه تکه شدن انباره
fuel storage U انبار سوخت
storage granules U دانههای اندوزش
storage interleaving U برگ برگ سازی انباره
storage interleaving U درمیان انباره جای دادن
storage level U تراز خزانه
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
temporary storage U انباره موقت
external storage U انباره خارجی
external storage U حافظه خارجی
core storage U انباره هستهای
core storage U انبار چنبرهای
dry storage U خشک داری
drum storage U drum magnetic
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage U فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
core storage U انباره چنبرهای
external storage U ثبات خارجی کامپیوتر
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
file storage U انباره فایل
storage unit U واحد انباره
switch storage U انباره گزینهای
erasable storage U انباره پاک شدنی
dead storage U حجم مرده
dead storage U گنجایش مرده
dead storage U مانداب
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
dynamic storage U انباره پویا
dynamic storage U حافظه پویا
temporary storage U انباره موقتی
terabit storage U بیلیون بیت حافظه
electrostatic storage U انباره الکترواستاتیکی
tape storage U انباره نواری
daily storage U مخزن روزانه
cryoelectronic storage U یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
energy storage U انباره ی انرژی
storage unit U واحد ذخیره
storage tank U انبار
storage tank U مخزن
circulating storage U انباره گردشی
weekly storage U مخزن هفتگی
wet storage U تر داری
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
storage protection U حفافت انباره
erasable storage U حافظه پاک شدنی
storage device U انباره
winter storage U مخزن زمستانه
working storage U حافظه کاری
Recent search history Forum search
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1The below message appears under Search line
0معنی i`m first in line
0hot restrike delay
0 It's really about a sense of pride, reputation and self-esteem.
01
01
01
01
01
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com